دی سینما کتاب برگ‌ها می‌رقصند - دی سینما

من دلم می‌خواهد
سرخوش عشق تو باشم هرشب
آنقدر مست که چشمان تو را خواب کنم
و دل کوچکت آزاد شود از غم‌ها
و برت گردانم….
وبدانی سر این کوچه بن بست
با لباس آبی
دختری منتظر است
دختری ساده و دلبسته تو
که قسم خورده تو را
تا ابد دوست بدارد
که قسم خورده نظاره گر آغاز تو باشد
و تو را پاس بدارد هر دم
تا فراموش کنی
غصه و درد و غم دیرین را
تا بگیرد شادی دل پر دردت را
و ازآن داغ عمیق، که دلت را خون کرد
هیچ نماند اثری
و دلت پر شود از حس لطیف باران
و نگاهت همه عشق
و مرا دوست بداری هر روز
و مرا تنگ بگیری در بر
تا که درمان کند آغوش تو
احساس مرا…..

به این پست امتیاز دهید.
بازدید : 437 views بار دسته بندی : ریپورتاژ تاريخ : 6 آوریل 2022 به اشتراک بگذارید :
دیدگاه کاربران
    • دیدگاه ارسال شده توسط شما ، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
    • دیدگاهی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با مطلب باشد منتشر نخواهد شد.